۲۰دی ماه: هفته بیست و هفتم
کوچولوی مامان سلام.خوبی عزیز دلم؟ فدای تو بشم من جیگر گوشه ام، نمیدونی چقدر بی تاب دیدنت و بغل کردنت هستم این روزها.وقتی لباس هات رو میبینم یا جوراب های کوچولوی خوشگلت رو،یا لباس هایی که برای اولین دیدار گرفتیم رو بغل میگیرم دگ هیچ چیزی برام بهتر و زیباتر و خوشایندتر از اون حال و هوا نیست و همش میتونم بگم ساعت ها توی افکارم غرق میشم و به بودنت کنارمون فکر میکنم... کی این سیزده هفته باقی میگذره و میتونم بغلت کنم و یه دل سیر نگاهت کنم و پر بشم از احساس ناب مادرانگی... نفس مامان دیروزوقت دکتر داشتم،طبق معمول با نگرانی رفتم پیشش اخه هرکس حتی ماماها وقتی سن بارداریم رو میفهمیدن میگفتن اصلا شکم ندارم و همش نگران این مس...
نویسنده :
مامان مینا
13:5